سید علی حسینی خامنه[4] (زاده? 29 فروردین 1318،[1] مشهد) معروف به سید علی خامنهای، آیتالله خامنهای و رهبر انقلاب اسلامی و با القاب مقام معظم رهبری، مقام عظمای ولایت، ولی امر مسلمین جهان و امام خامنهای در ادبیات جمهوری اسلامی[5]؛ رهبر کنونی و دومین ولی فقیه در جمهوری اسلامی ایران است. او طبق قانون اساسی عالیترین مقام کشور و فرمانده کل نیروهای مسلح محسوب میشود. وی پیش از این، سومین رئیسجمهور ایران از سال 1360 تا 1368 در دو دوره? پیاپی بود. او از سال 1373 به عنوان یکی از مراجع تقلید شیعیان مورد قبول جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام شده اما برخلاف عرف، تا کنون بجای انتشار توضیح المسائلی وی تنها به انتشار استفتائات اکتفا کرده است. خامنهای تا 19 سالگی تحصیلاتی در حوزه علمیه مشهد و حوزه علمیه نجف فرا گرفت و سپس برای تحصیلات عالی به حوزه علمیه قم رفت. وی در این حوزه با روحالله خمینی که از استادان آنجا بود و بعدها بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی ایران شد آشنا شد و بر سر درسهای او نشست. در جوانی با جنبشهای مخالف حکومت پادشاهی پهلوی همراه شد و نخستین بار پس از حادثه 15 خرداد 1342 دستگیر و به زندان انداخته شد. او چندین بار دیگر نیز در طی دوران حکومت شاهنشاهی توسط ساواک دستگیر شد که مجموعاً 6 مرتبه از بازداشتهای وی در زندانهای دوران پهلوی در اسناد ساواک و زندگی نامه او ثبت گردیده است؛ این دستگیریها به آشنایی او با چندین انقلابی معروف از جمله آیتالله حسینعلی منتظری انجامید. با اوجگیری اعتراضات مردمی در سال 1357 و آزادسازی تعدادی از زندانیان سیاسی از سوی حکومت به منظور بازتر کردن فضای سیاسی، خامنهای پس از واپسین دوره تبعید خود در ایرانشهر به زادگاهش مشهد بازگشت. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، خامنهای عضوی از شورای انقلاب شد و در سال 1359 به نمایندگی مردم تهران در نخستین مجلس شورای اسلامی رسید. یک سال بعد او توانست از یک سوءقصد که توسط هواداران گروه فرقان طراحی شده بود جان سالم به در برد. از آن پس، خامنهای سمت 2 دور پیاپی ریاست جمهوری ایران را میان سالهای 1368–1360 بر دوش داشت. وی پس از درگذشت آیتالله خمینی در سال 1368 به عنوان دومین ولی فقیه به رهبری ایران رسید و از آن هنگام تاکنون بر این مسند است. او امام جمعه? تهران و رئیس بنیاد دائرةالمعارف اسلامی (اسلام) نیز میباشدسید علی خامنه ای
قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر در سال 1353 (نوامبر 1974) منعقد و کار به وسیله شرکت آلمانی کرافتورک یونیون (به آلمانی: (Kraftwerk Union AG (KWU) (یکی از شرکتهای تابعه شرکت زیمنس) آغاز شد، محل ساخت آن در بهار 1354 در 18 کیلومتری جنوب بندر بوشهر بین دو روستای هلیله و بندرگاه انتخاب شده، در تابستان 1354 (ژوئیه 1975) کار ساختمانی آن آغاز شد و در 14 تیر 1355 (4 ژوئیه 1976) قرارداد فیمابین به امضای نهایی رسید. در سال1357 با پیروزی انقلاب، عملیات ساخت این نیروگاهها از جانب کشورهای غربی متوقف شد و حکومت جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب با ساخت نیروگاه و پروژه هستهای مخالف بود[7][8] برای مثال در 26 خرداد سال 1358 مقالهای با عنوان نیروگاههای هستهای: خیانت به خلق ما در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شد در متن این مقاله با ذکر این نگرانی که «این احتمال وجود دارد که در ایران منابع قابل توجه اورانیوم وجود نداشته باشد» تبدیل شدن کشور «به یک مصرفکننده وابسته به غرب» به عنوان یکی از دلایل مخالفت با نیروگاههای هستهای ذکر شده است. از آن زمان تا سال 1381 (2002) میلادی اخبار جامعی از فعالیتهای این حوزه به صورت رسمی منتشر نشد.[9][10] همچنین در طول جنگ ایران و عراق تأسیسات موجود چندین بار مورد حمله هوایی عراق قرار گرفت، که در اثر آن آسیبهایی به تجهیزات و ساختمانهای موجود وارد شد. در تاریخ 18 دی ماه 1373 قرارداد تکمیل و راهاندازی واحد یک نیروگاه اتمی بوشهر به صورت مشارکتی بین ایران و روسیه منعقد گردید و در مرداد 1377 بار دیگر این قرارداد مورد بازبینی کلی قرار گرفت و ساخت نیروگاه به صورت کلید در دست به شرکت Atom Stroy Export روسیه محول شد و قرار بود تا آغاز سال 2000 (زمستان 1378) به پایان برسد. این موعد نزدیک به 10 سال است که به طور مداوم و به دلایل مختلف به تأخیر میافتد. بنا به گفته مقامات رسمی ایران قرار بود این نیروگاه در میانه سال 2009 (تابستان 1388) به بهرهبرداری صنعتی برسد.[11] بعد از روی کار آمدن ولادیمیر پوتین وی تلاش کرد سیاست مستقلی از آمریکا برای کشورش تدارک ببیند. از این رو درصدد برقراری مجدد رابطه با کشورهایی برآمد که روسیه سالها از آنها فاصله گرفته بود. از این رو بعد برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با ایران، روسیه به همکاری در پروژههای عمرانی ایران علاقهمند شد که یکی از مهمترین آنها نیروگاه بوشهر بود و پوتین دستور به همکاری برای ادامه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را صادر کرد. این پروژه اساس همکاریهای در حوزه انرژی ایران و روسیه را تشکیل داد
برنامه هستهای ایران که در سال 1329 آغاز شده بود در سال 1353 با تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران و امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر شکل جدی به خود گرفت. ایران در سال 1337 (1958)، به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی درآمد و در سال 1347 (1968) پیمان عدم تکثیر سلاحهای هستهای (انپیتی) را امضاء کرد و دو سال بعد آن را در مجلس شورای ملی به تصویب رساند.[1][2] در تاریخ 20 بهمن 1381 (9 فوریه? سال 2003 میلادی) محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، خبر از تهیه? سوخت هستهای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاههای هستهای ایران داد و در فروردین 1385 (آوریل سال 2006) محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت ایران، اعلام کرد که ایران موفق به غنیسازی اورانیوم به میزان 3?5 درصد شدهاست. در تاریخ 26 بهمن 1390 (15 فوریه 2012) ایران از ساخت میله سوخت هستهای 20 درصد غنی شده و بارگذاری آن در رآکتور تحقیقاتی 5 مگا واتی تهران خبر داد. با انتشار اخبار پیاپی از فعالیتهای هستهای در ایران و پس از دامنهدار شدن اختلافات میان ایران و نهادهای بینالمللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد که منجر به صدور چندین قطعنامه بر علیه برنامه هستهای ایران و غنی سازی گردید. تحریمهای وسیعی علیه ایران از طرف سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای جهان علیه ایران اجرا گردید،و همچنین دانشمندان هسته ای ایران اقایان: مصطفی احمدی روشن،دکترمسعود علیمحمدی،دکتر مجید شهریاری،مهندس داریوش رضایینژاد و رضا قشقایی ترور شدند.[3] ایران مدعی بود رویکرد تقابل با برنامه اتمی این کشور به نتیجه نمیرسد و کشورهای غربی باید توانایی اتمی ایران را بپذیرد. [4] نهایتاً در سالهای آغازین ریاست جمهوری حسن روحانی، با انعقاد معاهد? برجام میان ایران و گروه پنج بعلاوه یک، پرونده سیزده سال? هسته ای ایران در شورای امنیت بسته شده و برنام? هسته ای ایران پس از ایجاد محدودیتهای تحت این معاهده تحت ماهیت صلح آمیز خود به فعالیت ادامه داد.
اکثر ایرانیان مقیم آمریکا در کالیفرنیا متمرکز شدهاند. در این میان تهرانجلس دارای شهرت همگانی در میان ایرانیان است.[8] با این حال گروههای بسیار بزرگی از ایرانیان آمریکایی نیز در ایالات نیویورک، تگزاس، ویرجینیا، مریلند، و در شهرهای سیتل و آتلانتا قرار دارند، و تقریباً هر دانشگاه بزرگ آمریکایی یک کلوپ دانشجویی و یا انجمن ایرانی و یا فارسی زبان دارد. گاه نیز دیده شده که برخی زیرگروههای خاص مذهبی و یا اقوام معینی در برخی شهرها در تعداد بیشتری متمرکز شدهاند. بطور نمونه، شهر نشویل در تنسی دارای جمعیت بالایی[22] (نزدیک به 8000 نفر[23]) کرد (و در واقع بیشترین تمرکز جمعیتی اکراد در میان شهرهای آمریکا[24]) میباشد. و یا بطور نمونه در سالهای اخیر، منداییان زیادی در شهر سن آنتونیو اقامت داده شدهاند
گروههای مسیحیان فارسی زبان ایران از چندین سال قبل (دوره قاجار) و مصادف با ترجمه کتاب مقدس(عهد عتیق و عهد جدید{انجیل}) ایجاد شدند و شروع به رشد نمودند. این گروههای مسیحی که عموماً «پروتستان» هستند، در شهرهای مختلف ایران شروع به ساخت کلیساهایی نمودند. با وقوع انقلاب اسلامی، بسیاری از این کلیساها تخریب یا تعطیل شد و هر گونه فعالیت بشارتی مسیحیان فارسی زبان، غیرقانونی اعلام گردید. اکنون تنها در تهران تعدادی کلیسای فارسی زبان فعالیت میکنند، و در شهرهای دیگر ساخت کلیساهای فارسی زبان و یا مرمت و دایر کردن مجدد کلیساها، جرم محسوب میگردد |
ABOUT
امیر کریمی MENU
Home
|